الهه خلجزاده
تلاش برای خلق یک تصویر
بیا هرآنچه میبینیم، هرآنچه میشنویم، هرآنچه میخوانیم، هرآنچه تخیل میکنیم... هرچه هست و هرچه نیست را به تصویر بکشیم.
عرق سرد
نمایشنامهی «عرق سرد» نوشتهی لین ناتِج با ترجمهی محمدرضا ترکتتاری، صحنههایی از یک بار را توصیف میکند که کارگران کارخانه اوقات فراغت خود را در آن میگذرانند. خوشحالیها و شادیهای کوچک و کارگرانهی خود را با دیگران قسمت میکنند، و خستگیها، دردها، کینهها و عقدههایشان را با یکدیگر شریک میشوند.
این نوع تجربهی زندگی کارگری/کارمندی را در ساعتهای ناهار، قهوهفروشی مترو و کافههای مرکز شهر بسیار تجربه کردهام. هم شادیآور است و هم غمانگیز. برای همین اسم عرق سرد را بسیار به این تجربه نزدیک میبینم؛ متناقضنمایی زیبا مثل پارادوکس زندگی.
برای تصویرسازی این صحنههای زندگی، کاغذ نازک بطری را با اکولین بنفش کردم و برای دستها از مقوای مشکی استفاده کردم.