الهه خلجزاده
تلاش برای خلق یک تصویر
بیا هرآنچه میبینیم، هرآنچه میشنویم، هرآنچه میخوانیم، هرآنچه تخیل میکنیم... هرچه هست و هرچه نیست را به تصویر بکشیم.
خانواده
«همچون درون آینه» نام یک فیلم درام سوئدی، محصول 1961، به کارگردانی اینگمار برگمان است. کارین، دختر روانپریشی که بهتازگی از آسایشگاه روانی مرخص شده، تابستان را در جزیرهی دورافتادهای در بالتیک میگذراند. همراهان کارین عبارتند از: پدرش، دیوید، نویسندهای که به بیماری دخترش بیشتر از نظر موضوعی برای کارش توجه دارد تا از نظر عاطفی؛ شوهرش، مارتین، که اگرچه خودش پزشک است اما هیچ کمکی به همسرش، نمیتواند بکند؛ برادرش، مینوس، نوجوانی هفدهساله که آرام آرام در حال کشف جسم خویش است. کارین تصور میکند صداهایی را از پشت کاغذهای دیواری میشنود که میگویند پروردگار به زودی با او صحبت خواهد کرد و مایهی رستگاریاش را فراهم خواهد آورد. اما روزی کارین دفتر خاطرات پدرش را میخواند و درمییابد که بیماریاش درمانناپذیر است…
«همچون درون آینه» نخستین فیلم از سهگانه پرآوازهی برگمان (دومی: نور زمستانی، ۱۹۶۳ و سومی: سکوت، ۱۹۶۳) است. «هر سه فیلم این سهگانه، در کنار یکدیگر، به اهمیت رابطههای انسانی و احساساتی که میتوانند نسبت به هم داشته باشند میپردازد و برخلاف آنچه گروهی از منتقدان گفتهاند در آنها بحث بر وجود خدا نیست، بلکه یک چیز مطرح است و آن معجزه محبت است. اکثر قهرمانان این سهگانه مردهاند. آنان نمیدانند چطور دوست بدارند و چطور از خودشان احساسات نشان بدهند. فقط تنها هستند، در خودشان فرورفتهاند و به کسی دسترسی ندارند.»
نشر نی نمایشنامهای با اقتباس از همین فیلمنامه و با همین نام («همچون درون آینه») منتشر کرده است. نویسندهی این نمایشنامه جنی وورتن و مترجم آن پرهام آلداود است.
برای تصویرسازی جلد این نمایشنامه مضمون خانوادهای گرفتار را دستمایه قرار دادم. ماهیگیری و تور ماهیگیری که از عناصر داستان است در جهتگیری ذهنم مؤثر بود. ماهیها را با مقوای مشکی درست کردم. با رنگ نقرهای برق انداختم. برای تور از پارچهی تنظیف استفاده کردم.