دوستی
دوستانی باقدمت سالیان، که هرچند دشوار، ولی با گذر ایام برای هم ماندهاند و گهگداری با دعوتی دور هم جمع میشوند. حرفهای زیادی برای گفتن دارند و درعینحال هیچ ندارند. شاهد تجربههای یکدیگر بودهاند، شاهد امیدها و یأسها و کامیابیها و ناکامیهای یکدیگر. شاهد تغییر عقیدهها، تغییر شخصیتها و تغییر زندگیهای یکدیگر.
در چنین مهمانیای یأس بر فضا حکمرانی میکند، ولی امید و عشق در قلبها موج میزند. دوستشان داری، با ترسِ ازدستدادن. ازدستدادن هر چیزی. بیش از همه ترس ازدستدادن دوستداشتن و دوستداشته شدن. در جمع، آنهم جمعهایی چنین آشنا و صمیمی، ترس از تنهایی عریانتر میشود.
نمایشنامهی «آشپزخانه و متعلقات» نوشتهی انیِس ژاوی و ژان پیر بَکری، با برگردان فارسی نگار یونسزاده، صحنههایی از مبادلات دوستانه در یک مهمانیست.
داستان نمایش از این قرار است که زوجی بهظاهر معمولی مهمانی شامی هفتنفره ترتیب دادهاند و دوستان قدیمیشان را پس از ده سال میبینند. مهمانی به افتخار حضور آن دوستی است که در صحنه ظاهر نمیشود و حتی نام او را نمیدانیم، اما از چهرههای سرشناس تلویزیون است. در مهمانی رفتهرفته تنش بالا میگیرد و حضور این مرد تحسین، حسرت، حسادت و پرخاش دیگران را برمیانگیزد و ضعفها و خودخواهیها و درماندگیهای شخصیتها نمود بیرونی پیدا میکند. همۀ اتفاقات نمایش در آشپزخانۀ میزبان خلاصه میشود، همانجای دنج در مهمانیهای ملالآور که مکانی میشود برای گفتوگوهای کوتاه، غرزدنها، دلخوریها و عقدهگشاییها. (از مقدمهی مترجم)