شه‌زاده

الهه

ملک‌زاده قمرالزمان زیباروترین جوان در دیار خالدان بود که از اندام به بید می‌مانست و از برازندگی به غزال. در ملاحت و فصاحت به حد کمال بود. ملک‌زاده‌ی جوان در کردار خود باوقار بود و از مزاح و سبک‌رفتاری بس بیزار و گریزان. سال عمرش که به بیست رسید، پدرش، ملک شهرمان، خواست پیش از مرگ خود، او را به مملکت سلطان کند. اما ملک‌زاده پیش از آن باید زن می‌گرفت. (از متن نمایش‌نامه)

هزارویک شب داستانی به نقل از پادشاهی، با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران باستان می‌گذرد و بعضی از داستان‌های آن را از ریشه‌ی ایرانی و برگردانی از «هزار افسان» دانسته‌اند. ریشه‌ی برخی از داستان‌ها به ادبیات باستانی و قرون وسطایی عربی، سانسکریت، ایرانی و بین‌النهرین بازمی‌گردد. بیشتر داستان‌ها در اصل داستان‌های عامیانه از دوران عباسیان و ممالیک هستند و ریشه‌ی عربی دارند. تعدادی اندکی از آن‌ها ریشه‌ی ایرانی و هندی دارند. (از ویکی‌پدیای هزارویک شب)

داستان‌های زیادی زیر نام «هزار و یک شب» نوشته شده است. ماریو بارگاس یوسا هم نمایش‌نامه‌ای به همین نام نوشته است که علیرضا شفیعی‌نسب آن را به فارسی برگردانده. این نمایش‌نامه در نشر نی چاپ شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *