الهه خلجزاده
تلاش برای خلق یک تصویر
بیا هرآنچه میبینیم، هرآنچه میشنویم، هرآنچه میخوانیم، هرآنچه تخیل میکنیم... هرچه هست و هرچه نیست را به تصویر بکشیم.
ببر پشت دروازه
ببر پشت دروازه عنوان نمایشنامهای است نوشتهی ژان ژیرودو و ترجمهی عبدالله کوثری که ماجرای آن یک روز قبل از جنگ تروا روی میدهد؛ پاریس،
شاهزادۀ تروا، هلن را از آبها ربوده و کشور را در آستانۀ جنگ قرار داده است.
هکتور برادر پاریس و پسر جنگاور پریام میخواهد با یونانیها از در صلح درآید و با فرستادن هلن به یونان جلوی فاجعه را بگیرد. (لبخندی تاریک به حماقتِ خوشبینی)
مضمون اصلی این نمایشنامه سرنوشت است که ژان ژیرودو آن را به ببری تشبیه کرده که پشت خم کرده و آماده است تا هر لحظه ازدروازهی جنگ بیرون بجهد. در دنیایی که پیش روی ماست سرنوشت با جنگ یکی میشود و هر چیز دیگر، ازجمله عشق، شرف، سیاست، علم و حتی رؤیا، بر گِرد جنگ دَوَران دارد. صلح در فرصتی کوتاه رخ مینماید، اما جلوهی جذابی ندارد و دمی نگذشته از صحنه رانده میشود. جنگ بدل به عشق میشود و همچنان که اولیس به هکتور میگوید عواطفِ آدمها را برمیانگیزد و آنان را در اخوت دو دشمن وحدت میبخشد. (از مقدمهی کتاب)
داستان نمایشنامه تراژیک و زبان آن طنزآمیز است.
برای تصویرسازیِ تکفریم این داستان، از عنوان اثر استفاده کردم و تلفیقی از ببر و دروازه را مایهی اصلی کارم قرار دادم.
ابتدا ببری با کاغذهای باطله کلاژ کردم. از تکهکاغذهایی استفاده کردم که روی آنها بارکد پرینت شده بود و نیز کاغذهایی که از پرینتر خراب بیرون آمده بودند.
ولی بعد ترجیح دادم از تکنیک اسکراچبرد استفاده کنم. خراشهای تکنیک اسکراچبرد بیان مناسبتری از خراش چنگالهای ببر و شمشیر هستند.
در نرمافزار ایلوستریتور چند اتود زدم و روی کاغذ مخصوص اسکراچبرد اجرا کردم.
از بین آنها یکی را که فرم و اجرای بهتری داشت انتخاب، عکاسی و در فتوشاپ ادیت کردم.